مایاها، قومی باستانی هستند که به خاطر دستاوردهای فرهنگی و علمی خود مشهورند.

مایانتهموم، نوعی گیاه از خانواده نیلوفری‌هاست که عمدتاً در مناطق مرطوب و سایه‌دار می‌روید.

مایاپیس، واژه‌ای که در افسانه‌های محلی به کار می‌رود و به معنای خاصی در فرهنگ‌های بومی اشاره دارد.

مایاتان، شخصیتی قدرتمند در فرهنگ‌های مختلف که در افسانه‌ها و جشن‌ها به تصویر کشیده می‌شود.

مایبری، شهری خیالی که یادآور روزهای ساده و دور از هیاهوی عصر مدرن است.

مای‌برد، پرنده‌ای با پرهای رنگارنگ که معمولاً در بهار در مناطق خاصی مشاهده می‌شود.

مای‌بلم، گلی که به همراه بهار شکوفا می‌شود و نشانه‌ای از زندگی جدید است.

ماهی جنگل، نوعی درخت یا درختچه است که معمولاً در نواحی مرطوب رشد می‌کند و دارای گل‌های زیباست.

ماهی جنگل‌ها، نوعی درخت یا درختچه هستند که معمولاً در نواحی مرطوب رشد می‌کنند و دارای گل‌های زیبا می‌باشند.

مای‌کاوک، نوعی پرنده است که معمولاً در نواحی آب‌دار زندگی می‌کند و دارای رنگ‌ها و الگوهای جالبی است.

مایدا، نوعی آرد است که در غذاهای مختلف، به ویژه در آشپزی سنتی استفاده می‌شود.

روز مای‌دی، روزهایی است که به جشن‌های بهاری و ورود بهار اختصاص دارد.

میدچایلد، به کودکی اشاره دارد که به عنوان خدمتکار یا در نقش کمکی در یک خانه کار می‌کند.

میدنچایلد، به دختر جوانی اشاره دارد که ممکن است در موقعیت‌های خاص یا تحت حمایت خانواده قرار داشته باشد.

درخت میدن‌هیر، درختی است با برگ‌های ظریف و شکل خاص، معمولاً در مناطق مرطوب رشد می‌کند.

میدنیش، به ویژگی‌ها یا رفتارهایی اشاره دارد که جوانی، معصومیت یا سبک قدیمی را تجسم می‌کند.

میدن‌ئیسم، به فلسفه یا نگرشی اشاره دارد که بر جوانی و معصومیت تأکید می‌کند.

میدن‌لایک، به خصلت‌ها یا ویژگی‌های معصوم و جوان اشاره دارد.

باكرگی، نوعی ویژگی که به عنوان نشانی از بی‌گناهی و پاکدامنی شناخته می‌شود.

وضعیت یا کیفیت باکرگی و زندگی به عنوان یک دختر جوان.

نوعی گیاه که به خاطر گل‌های ظریف و خواص درمانی‌اش شناخته می‌شود.

به معنای بالاترین بخش یا سر گیاه که معمولاً در گل‌ها به کار می‌رود.

دوره و وضعیت باکرگی، معمولاً به عنوان برهه‌ای از زندگی دخترها نظر گرفته می‌شود.

چند شکل یا حالت از دوره و وضعیت باکرگی که به طور جمعی به کار می‌رود.

لباسی با ویژگی‌های خاص و رنگ‌های شاد که معمولاً به زیبایی و جذابیت تأکید دارد.

واژه ای برای توصیف نقش خدمتکار یا کسی که خدمات انجام می‌دهد.

اصطلاحی برای توصیف خدمتکاران، به ویژه در محافل خاص.

ویژگی‌هایی که به یک خدمتکار مربوط می‌شود، به خصوص در زمینه رفتار و مهارت‌ها.

کیفیت یا حالت خدمتکاری، به ویژه در زمینه‌های مربوط به آداب و رسوم.

اندیشه یا باوری که به ویژه به کارهای خانگی و نقش خدمتکاران مربوط می‌شود.

میدکین، خدمتکار زن جوان، به ویژه در یک خانه یا مکان کار.

خدمتکارانه، به شیوه‌ای که به یک خدمتکار اشاره دارد.

مانند خدمتکار، توصیف رفتار یا خصیصه‌هایی که متعلق به یک خدمتکار است.

میدلینگ، خدمتکار کوچک، به ویژه یک دختر جوان که به امور خانه کمک می‌کند.

زبان میدو، یکی از زبان‌های بومیان آمریکایی در کالیفرنیا.

مایدوک، نوعی میوه شبیه گیلاس که معمولاً در باغ‌ها رشد می‌کند.

ماید، یک واژه غیررسمی که در گفتار غیررسمی به کار می‌رود.

مایفی‌ک، اصطلاحی برای توصیف ویژگی‌های جالب و جذاب.

مایش، نوعی بافت یا حس خاص که معمولاً دلپذیر است.

مای‌ی، نوعی الگو یا طرح که معمولاً جذاب است.