malapertness
مالاپرتنس، به معنای حالت یا ویژگی ناپسند یا بی‌احترامی در بیان یا رفتار.
malapi
مالاپی، اشاره به سوء‌تفاهم یا اشتباه در درک مطلب یا پیام.
malapplication
مالاپلیکیشن، به معنای استفاده نادرست یا نادرست از قوانین یا اطلاعات.
malappointment
مالاپوینتمنت، به معنای انتصاب یا انتخاب نادرست در موقعیت‌های شغلی یا اداری.
malapportioned
نامتناسب، به معنای تقسیم یا تخصیص ناعادلانه یا نادرست چیزی.
malapportionment
تقسیم یا تخصیص ناعادلانه، به ویژه در زمینه‌های سیاسی یا اجتماعی.
malappropriate
به معنای سوءاستفاده یا استفاده نادرست از چیزی، به خصوص منابع مالی.
malappropriation
سوءاستفاده، به ویژه در اشاره به استفاده نامناسب از منابع مالی یا اموال.
malapropian
به فردی گفته می‌شود که به طور غیرعمدی از کلمات نادرست استفاده می‌کند.
malapropish
به طور نامناسب، اشاره به استفاده نادرست از واژگان یا عباراتی که به اشتباه به کار رفته‌اند.
malapropoism
اشتباه در استفاده از کلمات که باعث ایجاد معنی‌ای متفاوت و معمولاً خنده‌دار می‌شود.
malapterurus
جنس ماهی‌های گربه‌ای از خانواده مالاَپتِرُوری که در آب‌های شیرین آفریقا زندگی می‌کند.
malarial
مربوط به بیماری مالاریا که ناشی از انگل‌ها است و از طریق پشه‌ها منتقل می‌شود.
malarian
مربوط به مالاریا و مناطق آلوده به انگل‌هایی که باعث این بیماری می‌شوند.
malariaproof
توری یا موادی که می‌تواند از ورود پشه‌ها و انتشار مالاریا جلوگیری کند.
malarias
شکل جمع کلمه مالاریا، به عفونت‌های ناشی از انگل‌های مالاریا اشاره دارد.
malarin
مالارین یک ترکیب شیمیایی است که در تحقیقات پزشکی برای درمان و پیشگیری از بیماری مالاریا استفاده می‌شود.
malarioid
مالاریوید به بیماری‌ها یا وضعیت‌هایی اطلاق می‌شود که علائم و نشانه‌های مشابهی با مالاریا دارند.
malariologist
مالاریولوژیست به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه تحقیق و مطالعه بیماری مالاریا تخصص دارد.
malariotherapy
مالاریوتراپی به روشی درمانی اطلاق می‌شود که در آن از انگل‌های مالاریایی برای درمان برخی بیماری‌ها استفاده می‌شود.
malarious
مالاریوز به مناطقی اطلاق می‌شود که به دلیل وجود بیماری مالاریا خطر ابتلا به آن بیشتر است.
malarkeys
مالارکی به سخنان بی‌محتوا و احمقانه‌ای اطلاق می‌شود که معمولاً به قصد فریفتن یا سرکار گذاشتن دیگران بیان می‌شود.
malarky
مالارکی به معنای سخنان بی‌ارزش یا مضحک است که معمولاً برای گمراه کردن یا فریب دادن دیگران استفاده می‌شود.
malarkies
مالارکی‌ها به معنی سخنان بی‌ارزش یا مضحک است که معمولاً برای دروغ یا بی‌محتوا بودن اشاره دارد.
malaroma
مالارما به معنای بوی خوش و خوشایند است که معمولاً از گیاهان، گل‌ها یا غذاها منتشر می‌شود.
malaromas
مالارماها به معنای بوی خوش و دلپذیراست که می‌تواند از انواع مختلف گیاهان، گل‌ها یا میوه‌ها ناشی شود.
malarrangement
مالارنجمنت به معنای چیدمان نادرست یا نامناسب اشیاء است که می‌تواند موجب عدم کارایی یا عدم زیبایی شود.
malasapsap
مالاساپساپ به معنای تصمیمات نادرست یا بی‌فکرانه است که معمولاً به نتایج منفی منتهی می‌شود.
malassimilation
مالاسیملیشن، ناکامی در جذب صحیح مواد غذایی و مغذی به طور موثر.
malassociation
مالاَسُوسییشن، پیوست نادرست یا ناکافی بین دو چیز که می‌تواند منجر به اختلالات در فهم شود.
malati
مالَتی، واژه‌ای که به یک طبقه خاص اجتماعی در تاریخ اشاره دارد.
malattress
مالاترس، نوع خاصی از تشک که عموماً راحتی را افزایش می‌دهد.
malawi
مالاوی، کشوری در قاره آفریقا با تنوع فرهنگی و طبیعی.
malax
مالاکس، عمل ورز دادن و مخلوط کردن دقیق مواد غذایی.
malaxable
مالاکس قابل به معنی این است که می‌توان آن را به راحتی ورز داد و شکل داد.
malaxage
مالاکساج به معنی فرایند ورز دادن و مخلوط کردن مواد برای دستیابی به یک بافت مطلوب است.
malaxation
مالاکسشن به معنی فرایند تشکیل خمیری یکنواخت از مواد مختلف است.
malaxator
مالاکس‌تور به دستگاه یا ابزاری گفته می‌شود که برای ورز دادن و مخلوط کردن مواد استفاده می‌شود.
malaxed
مالاکس شده به معنای این است که مخلوط با ورز دادن و مخلوط کردن آماده شده است.
malaxerman
مالاکسرمن به فردی گفته می‌شود که در ورز دادن و مخلوط کردن مواد مهارت دارد.