marlena
نامی که به طور معمول برای افراد دختر استفاده می‌شود.
marler
مارلر، نوعی پرنده که به خاطر توانایی‌های حرکتی و زیبایی خود مشهور است.
marlet
مارلت، نماد و نشانه‌ای که به ثروت و قدرت تاریخی اشاره دارد.
marli
مارلی، نامی که به نوعی از حیوانات خانگی داده شده است.
marly
مارلی، نوعی خاک که مناسب کشت و کار در باغبانی است.
marlier
مارلی‌تر، به معنای کسی که ویژگی‌های خاص بیشتری نسبت به دیگران دارد.
marliest
مارلی‌ترین، بالاترین درجه از ویژگی‌های خاص در فرد یا شیء.
marlines
مریلین‌ها، طناب‌های نازک و قوی که برای کنترل بادبان‌ها در قایقرانی استفاده می‌شود.
marlings
مارلینگ‌ها، رشته‌های مخصوصی که برای تقویت سازه‌های دریایی به کار می‌روند.
marlingspike
مارلینگ‌اسپایک، ابزاری برای اتصال و وصله کردن طناب‌ها در قایقرانی.
marlinsucker
مارلین‌ساخر، نوعی ماهی که به خاطر روش‌های خاص تغذیه‌اش معروف است.
marlite
مارلایت، نوعی سنگ رسوبی با خواص مقاومت بالا که در صنعت ساخت و ساز استفاده می‌شود.
marlites
مارلایت‌ها، مجموعه‌های سنگی با کیفیت بالا که در تحقیق‌های زمین‌شناسی و ساختمانی استفاده می‌شوند.
marlitic
نوعی خاک ضعیف که شامل مقدار قابل توجهی کلسیم کربنات و دیگر مواد معدنی است.
marllike
به چیزی اشاره دارد که ویژگی‌ها یا بافت‌هایی مشابه مارل دارد.
marlock
نوعی گل رس یا خاکی که غالباً در ساخت وسایل و هنرهای دستی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
marlowesque
به سبکی از نوشتار یا هنر اشاره دارد که شبیه به آثار کریستوفر مارلو است.
marlowish
به سبکی اشاره دارد که تحت تأثیر آثار مارلو قرار دارد و ویژگی‌های مشابهی دارد.
marlowism
مفهومی در ادبیات و هنر که به بررسی ویژگی‌های خاص آثار مارلو می‌پردازد.
marlpit
گودالی که معمولاً از خاک نرم و رسی و الیافی به نام مارل تشکیل می‌شود.
marmalades
مربا که معمولاً از مرکبات تهیه می‌شود و دارای قوامی غلیظ است.
marmalady
شخصی که به تهیه و سرو مربا می‌پردازد و اکثراً در روایات به عنوان شخصیتی مهربان ظاهر می‌شود.
marmar
بازی سنتی که در آن کودکان در یک فضای باز به فعالیت می‌پردازند.
marmaritin
نوعی ادویه یا چاشنی که برای بهبود طعم غذاهای مختلف استفاده می‌شود.
marmarization
فرایند ایجاد بافت و اثرات خاص بر روی مواد مختلف.
marmarize
مارماریزه کردن، به کار بردن روش‌هایی برای زنده و جذاب‌تر کردن محتوا یا سخنرانی.
marmarized
مارماریزه شده، به معنای آن است که یک محتوا، سخنرانی یا ارائه با روش‌های جذاب و زنده تر ارائه شده باشد.
marmarizing
مارماریزه کردن، فرآیندی است که در آن محتوا جذاب‌تر و زنده‌تر می‌شود.
marmarosis
مارماروسیس، نوع خاصی از هنر یا استایل است که می‌تواند در زمینه‌های مختلف وجود داشته باشد.
marmatite
مارماتیت، نوعی ماده معدنی است که در صنعت جواهرسازی کاربرد دارد.
marmelos
مارملوس، نوعی میوه است که در برخی از فرهنگ‌ها به عنوان درمان‌های طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
marmennill
مَرمِنّیل، موجودی افسانه‌ای در افسانه‌ها و ن‍َماهای فرانسوی که برخلاف انسان و ماهی، ترکیبی از این دو به‌شمار می‌رود.
marmink
مَرمینک، واژه‌ای در گویش‌های محلی که برای اشاره به موجودات کوچک به‌کار می‌رود.
marmion
مَرمین، غذایی سنتی معمولاً شامل مواد مختلفی که در تعطیلات یا مراسمات خاص تهیه می‌شود.
marmit
مَرمیت، ظرفی خاص که برای پخت و پز، به‌ویژه خورشت‌ها به کار می‌رود.
marmolite
مَرمولیت، معدنی خاص که در علم زمین‌شناسی و جمع‌آوری سنگ‌ها مورد توجه است.
marmor
مَرمور، نوعی سنگ مرمر که در ساخت مجسمه‌ها و آثار هنری به کار می‌رود.
marmoraceous
مریموراسی به معنای داشتن ویژگی‌های مشابه با مرمر یا قابل تشخیص به عنوان مرمر.
marmorate
مرمر سازی به معنای ایجاد الگوها یا نقوش شبیه مرمر بر روی سطح‌های مختلف.
marmorated
مرمر شده به معنای زمینه یا سطحی که دارای الگوها و رنگ‌هایی مشابه مرمر است.