matriarchist
ماتریارکیست به فردی اطلاق می‌شود که از نظام‌های ماتریارکی و رهبری زنان حمایت می‌کند.
matrical
ماتریکال به ویژگی‌ها و نقش‌های مرتبط با مادران و زنان در جامعه اشاره دارد.
matricaria
ماتریکاریا، گیاهی از خانواده کاسنی که به خاطر خاصیت‌های درمانی‌اش شناخته می‌شود.
matrice
ماتریس، یک آرایه دو بعدی از اعداد یا اشیاء که برای نمایش داده‌ها به کار می‌رود.
matricidal
مادروکشی، عمل یا تمایل به کشتن مادر، معمولاً در متون ادبی و روانشناختی بحث می‌شود.
matriclan
ماتریکلان، گروهی از خویشاوندان مادری که بر اساس نسب مادری تشکیل می‌شود.
matriclinous
مادری‌با به ویژگی‌هایی اشاره دارد که جذب گل‌ها و گیاهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
matricula
شماره ثبت، شناسه‌ای که برای شناسایی و ثبت‌نام در مؤسسات آموزشی استفاده می‌شود.
matriculable
قابل ثبت نام، به دوره یا برنامه‌ای اشاره دارد که دانشجویان می‌توانند در آن ثبت‌نام کنند.
matriculae
ثبت‌نام‌ها، به فهرستی از دانشجویان که در یک برنامه یا دوره خاص ثبت‌نام کرده‌اند، اشاره دارد.
matricular
ثبت نام کردن، به عمل ثبت نام در یک دوره یا برنامه آموزشی اشاره دارد.
matriculator
ثبت‌نام‌کننده، فردی است که مسئول ثبت‌نام دانشجویان است.
matriculatory
مرتبط با ثبت‌نام، به روند یا الزامات مرتبط با ثبت‌نام در یک موسسه آموزشی اشاره دارد.
matrigan
ماتریگان، یک اصطلاح خاص در حوزه‌های علمی و آموزشی است.
matriheritage
میراث فرهنگی که از طریق مادر به فرزندان انتقال می‌یابد.
matriherital
مربوط به سیستم‌ها و سنت‌هایی که بر اساس مادران استوار هستند.
matrilateral
مرتبط با ارتباطات خانوادگی از طریق مادر و خویشاوندان مادری.
matrilaterally
به روشی که ارتباطات خاندان از جانب مادر در نظر گرفته می‌شود.
matriline
سیستمی که در آن نیاکان از خط مادری پیگیری می‌شود.
matrilineage
نسل از طریق خط مادری که به تأثیر بر ارث و خویشاوندی می‌پردازد.
matrilineally
مادری به لحاظ نسب، به سیستم یا روش خانواده‌ای اشاره دارد که در آن نسل‌ها و وابستگی‌ها از طرف مادر منتقل می‌شود.
matrilinear
مادری به نظام یا ساختاری اشاره دارد که در آن نسب و وابستگی‌ها از طرف مادر شناسایی می‌شوند.
matrilinearism
مادری‌گرایی، به جنبش یا نظام اجتمـاعی اشاره دارد که در آن نسب و هویت از طرف مادر شناخته می‌شود.
matrilinearly
به‌طور مادری، به نحوه‌ای اشاره دارد که در آن تراکم و وابستگی از طرف مادر منتقل می‌شود.
matriliny
مادری‌شناسی به نظام اجتماعی اشاره دارد که در آن روابط خویشاوندی از طرف مادر تعریف می‌شود.
matrilinies
مادری‌ها به شاخه‌ها و خط‌های خویشاوندی اشاره دارند که به‌طور خاص از طرف مادر شناسایی می‌شوند.
matrilocality
محل زندگی مادری، به موقعیتی اطلاق می‌شود که در آن شوهر بعد از ازدواج نزدیک به خانواده همسرش زندگی می‌کند.
matrimonially
به صورت زناشویی، به معنای آنچه که به ازدواج و پیوند زناشویی ارتباط دارد.
matrimonies
ازدواج‌ها، به معنای مراسم‌ها و قراردادهای زناشویی به کار می‌رود.
matrimonii
نوعی اصطلاح قانونی یا تاریخی که به ازدواج‌ها اشاره دارد.
matrimonious
در ارتباط با ازدواج و پیمان زناشویی.
matrimoniously
به صورت زناشویی، به معنای آنچه که به روابط زناشویی مرتبط باشد.
matriotism
ماتریوتیسم، عشق و ارادت به مادر یا موروث مادرانه، مفهومی در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی است.
matripotestal
ماتریپوتستال، به ساختارهای اجتماعی اشاره دارد که در آن زنان دارای قدرت و نفوذ هستند.
matris
در زبان لاتین واژه 'matris' به معنای 'مادر' و مربوط به او است.
matrisib
ماتریسیب به ارتباطات و خویشاوندی‌هایی که از سمت مادر صورت می‌گیرد اشاره دارد.
matrixing
ماتریکسینگ، فرآیند ایجاد ساختارها و چارچوب‌ها در زمینه‌های مختلف است.
matroclinal
ماتروکلینال به وراثت از طریق خط مادری و انتقال خصوصیات از مادر به فرزندان اشاره دارد.
matrocliny
ماتروکلینی به پیگیری نسل از طریق مادر اشاره دارد، بر خلاف پدرسالاری که نسل از طریق پدر پیگیری می‌شود.
matroclinic
ماتروکلینیک به سیستمی اطلاق می‌شود که در آن پیروی از خط مادری، ارزش و ارث را نسبت به خط پدری مهم‌تر می‌کند.