mediatise
میانجی‌سازی به معنای تبدیل اطلاعات یا یافته‌ها به محتوای رسانه‌ای برای انشار و درک بهتر است.
mediatised
میانجی‌سازی شده به معنای آماده‌سازی یا ارائه اطلاعات به نحوی است که در رسانه‌ها منتشر شده باشد.
mediatising
میانجی‌سازی به جنبه‌های مختلف فرایند تبدیل و انتشار اطلاعات از طریق رسانه‌ها اشاره دارد.
mediative
میانجی به صفاتی اشاره دارد که مربوط به فرایند حل اختلافات و ایجاد توافق است.
mediatization
میدیاتیزه شدن، فرآیند تأثیرگذاری رسانه‌ها بر رویدادهای اجتماعی و سیاسی.
mediatize
مدیاتیزه کردن، اقدام به تأثیرگذاری رسانه‌ای و نمایشی بر یک موضوع.
mediatized
مدیاتیزه شده، اشاره به چیزی که به شکلی رسانه‌ای و قابل ارائه است.
mediatizing
مدیاتیزه کردن، عمل یا فرآیند رساندن یک موضوع به رسانه‌ها برای تأثیرگذاری.
mediatory
میانجی‌گر، فردی که در درگیری‌ها یا مشکلات به حل و فصل کمک می‌کند.
mediatorial
میانجی‌گری، مرتبط با عمل یا ویژگی میانجی‌گری.
mediatorialism
میانه‌داری، نظریه‌ای است که بر اهمیت نقش واسطه‌ها در حل و فصل تعارضات تأکید دارد.
mediatorially
به شکلی که به یک واسطه یا میانه‌دار مربوط می‌شود.
mediatorious
مربوط به یا شبیه به یک میانه‌دار.
mediatorship
نقش یا مسئولیتی که یک میانه‌دار برای حل و فصل تعارضات بر عهده دارد.
mediatress
میانه‌دار زن، اصطلاحی برای اشاره به یک زن که در بهبود روابط یا حل تعارضات نقش دارد.
mediatrice
میانه‌دار زن، معمولاً به زنی اشاره دارد که در صلح‌سازی و حل تعارضات نقش دارد.
mediatrices
میانجی‌ها، شخصیت یا نهادهای میانجی هستند که برای حل و ارزیابی اختلافات بین طرفین عمل می‌کنند.
mediatrix
میانجی، شخص یا نهادی است که برای ایجاد توافق بین طرفین اختلاف‌نظر، تلاش می‌کند.
mediatrixes
میانجی‌ها، جمع میانجی‌ها است که برای تسهیل مذاکرات و رفع اختلافات به کار می‌روند.
medica
مدیکا، به حوزه بهداشت و پزشکی اشاره دارد که شامل علوم پزشکی و درمان است.
medicably
به صورت پزشکی، به معنای انجام اعمال مرتبط با پزشکی و ارائه کمک‌های اولیه است.
medicago
مدیکاگو، یک جنس گیاهی است که شامل گیاهان با خواص دارویی مختلف می‌شود.
medicaid
مدیکید برنامه‌ای دولتی است که به افراد با درآمد پایین کمک می‌کند تا از خدمات بهداشتی بهره‌مند شوند.
medicaids
مدیکیدها شکل‌های مختلف برنامه‌های دولتی هستند که به افراد با درآمد پایین کمک می‌کنند.
medicalese
زبان ویژه‌ای که در زمینه پزشکی استفاده می‌شود و ممکن است برای غیرپزشکان دشوار باشد.
medicamental
مرتبط با داروها و درمان‌های پزشکی.
medicamentally
به روشی که در آن داروها برای درمان استفاده می‌شوند.
medicamentary
مرتبط با اثرات دارویی و درمانی داروها.
medicamentation
دارودرمانی، فرایند استفاده از داروها برای درمان بیماری‌ها و تسکین علائم مرتبط.
medicamentous
دارویی، مربوط به یا دارای خواص درمانی یا داروها.
medicant
داروساز، شخصی که به تجویز و ارائه دارو برای درمان بیماران می‌پردازد.
medicare
مدیکر، برنامه‌ای در ایالات متحده که خدمات بهداشتی و درمانی را برای افراد بالای ۶۵ سال فراهم می‌کند.
medicares
مدیکرها، انواع مختلف برنامه‌های بیمه سلامت که تحت مدیکر ارائه می‌شوند.
medicaster
داروساز، کسی که در زمینه داروسازی، به خصوص در سطح پایین‌تر، فعالیت می‌کند.
medicative
دارویی، مربوط به دارو، به خصوص در زمینه بهبود سلامت.
medicator
شخصی که دارو یا درمان را تجویز و ارائه می‌دهد.
medicatory
درمانی، ارتباطی با درمان و روش‌های بهبودی دارد.
medici
مدیچی‌ها، خانواده‌ای ایتالیایی که در دوران رنسانس برجسته بودند و از هنرمندان حمایت می‌کردند.
medicinable
قابل درمان با دارو، وضعیتی که می‌توان آن را با دارو بهبود بخشید.
medicinableness
قابلیت درمان با دارو، فیصله کردن اینکه یک بیماری یا وضعیت قابل درمان است یا نه.