metallurgist
متالورژیست شخصی است که در زمینه علم و فناوری فلزات تخصص دارد.
metallurgists
متالورژیست‌ها افرادی هستند که در زمینه علم و فناوری فلزات تخصص دارند.
metalmonger
فلزفروش شخصی است که فلزات را خرید و فروش می‌کند.
metalogic
متالوجیک به مطالعه و بررسی ویژگی‌های سیستم‌های منطقی اشاره دارد.
metalogical
استدلال یا تحلیل متکی بر اصول متالوژی و خواص مواد.
metaloph
یک ابزار یا وسیله مورد استفاده در مطالعه و بررسی ساختارهای فلزی.
metalorganic
ترکیباتی که شامل فلزات و مواد ارگانیک هستند.
metaloscope
وسیله‌ای برای مشاهده میکروساختارهای فلزات.
metaloscopy
فرایند مطالعه میکروساختارهای فلزات و تحلیل آن‌ها.
metalsmith
شخصی که با فلزها کار می‌کند و اشیاء مختلف می‌سازد.
metaluminate
متالوکسید، ترکیبی است که شامل یک فلز و آلومینات است و در شیمی و علم مواد کاربرد دارد.
metaluminic
متالوکسید به صفتی اطلاق می‌شود که به ترکیباتی از آلومینیوم و فلزات دیگر اشاره دارد.
metalworker
فلزکار به فردی اطلاق می‌شود که با فلزات کار می‌کند و اشیائی هنری یا کاربردی می‌سازد.
metalworkers
فلزکارها به گروهی از افرادی اطلاق می‌شود که در کار با فلزات تخصص دارند.
metalworking
کار فلز، فرآیند تولید و شکل‌دهی به فلزات با استفاده از تکنیک‌های مختلف است.
metalworks
کارگاه فلزکاری، مکانی است که در آن محصولات فلزی ساخته می‌شوند.
metamale
متامال به معنای مردی است که ویژگی‌های معمولی مردانگی را به چالش می‌کشد و ممکن است صفات زنانه را در خود داشته باشد.
metamathematical
متاماتماتیک به مطالعه اصول و مفاهیم موجود در ریاضیات و منطق مربوط می‌شود.
metamer
متامر به دو یا چند رنگ اطلاق می‌شود که تحت شرایط خاص نوری به یکدیگر مشابه می‌نمایند.
metameral
متامرال به صفات یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که بر پایه متامریسم تعریف می‌شوند.
metamery
متامری به معنای وجود بخش‌های تکراری در موجودات زنده است.
metamerically
به شیوه‌ای که مربوط به متامریسم می‌شود.
metameride
متامراید، نوعی خاص از اشکال یا مواد شیمیایی که خواص شیمیایی مشابهی دارند اما ساختار متفاوتی دارند.
metamerism
متامریسم، پدیده‌ای که در آن رنگ‌های مختلف به لحاظ بصری مشابه به نظر می‌رسند ولی در واقعیت دارای ترکیب‌های شیمیایی متفاوت هستند.
metamerization
متامریزاسیون، فرآیند تغییر و ایجاد متامرها با خواص نوری متفاوت.
metamerize
متامرایز کردن، عمل تغییر دادن رنگ‌ها یا مواد به گونه‌ای که تحت شرایط خاص مشابه به نظر برسند.
metamerized
متامرایز شده، زمانی که مواد یا رنگ‌ها تحت شرایط خاصی به گونه‌ای به نظر می‌رسند که متفاوت از حالت واقعی خود هستند.
metamerous
متامرو، اشاره به ساختارهای بیولوژیکی که در آن قطعات مختلف از نظر ظاهری و عملکردی شبیه هستند.
metamers
متامرها به مجموعه‌ایی از رنگ‌ها گفته می‌شود که با وجود اینکه در واقعیت متفاوت هستند اما تحت شرایط خاص نوری مشابه به نظر می‌رسند.
metamynodon
متامایودون نام یک جانور مربوط به دوران باستان است که ویژگی‌های خاصی برای سازگاری با محیط خود داشته است.
metamitosis
متامیتوز به نوعی تقسیم‌ سلولی اطلاق می‌شود که منجر به تولید دو سلول که هر دو همانند هم هستند، می‌گردد.
metamorphy
متامورفی به تغییر و دگرگونی در ساختار و ویژگی‌های یک موجود زنده اشاره دارد.
metamorphically
به گونه‌ای که به طور نمادین یا تمثیلی تغییر شکل داده می‌شود.
metamorphisms
متامورفیسم‌ها به تغییرات و تحولات خاصی در ساختارها در زمینه‌های مختلف علمی اشاره دارد.
metamorphize
متامورفیزه کردن، تبدیل یا تغییر شکل دادن، به ویژه در مورد جانوران یا موجودات زنده.
metamorphopsy
نوعی اختلال بینایی که در آن اشیاء به شکل غیرعادی دیده می‌شوند.
metamorphopsia
یک اختلال بینایی که در آن شکل و ابعاد اشیاء به طور نادرست درک می‌شود.
metamorphosable
قابل تغییر شکل یا تبدیل شدن به شکل یا مراحل دیگر.
metamorphoser
کسی که تغییر شکل یا تحول می‌دهد، به ویژه در هنر یا خلاقیت.
metamorphosy
فرآیند تغییر شکل یا تحولی که موجودات زنده در طول زندگی خود تجربه می‌کنند.