nondispensible
غیرقابل چشم‌پوشی، به معنای ضرروری و حیاتی بودن چیزی که نمی‌توان آن را کنار گذاشت.
nondyspeptic
عدم ناراحتی معده، به معنای عدم وجود نشانه‌های مشکلات گوارشی است.
nondyspeptical
غیر نارسا هاضمه، به شرایطی اشاره دارد که به مشکلات گوارشی مربوط نیست.
nondyspeptically
به شیوه‌ای اشاره دارد که مشکلات گوارشی وجود ندارد.
nondispersal
عدم پراکنش به معنای عدم توزیع و پخش چیزی مانند بذرها می‌باشد.
nondispersion
عدم پراکنش به معنای نبود پراکندگی یا توزیع یکنواخت است.
nondispersive
غیر پراکنده، به معنای توزیع نشدن یا پخش نشدن است.
nondisposable
غیر یکبار مصرف به اقلامی اطلاق می‌شود که نمی‌توان آن‌ها را دور انداخت.
nondisposal
عدم دفع، عدم رها کردن یا از بین بردن مواد به ویژه زباله‌ها و مواد زائد، که می‌تواند به حفظ محیط زیست کمک کند.
nondisposed
غیررد شده، به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی دفع یا از بین نرود و در جایی باقی بماند.
nondisputatious
غیرجدلی، توصیف فردی که از بحث و مجادله اجتناب می‌کند یا تمایل به عدم درگیری دارد.
nondisputatiously
به طور غیرجدلی، به شیوه‌ای که در آن اختلافی وجود ندارد و همه به توافق می‌رسند.
nondisputatiousness
عدم جدل، حالت یا کیفیت اطلاق می‌شود که در آن افراد به منازعه نمی‌پردازند.
nondisqualifying
غیرمحروم کننده، به شرایطی اشاره دارد که مانع از واجد شرایط بودن فرد نمی‌شود.
nondisrupting
غیر مختل، به معنای عدم ایجاد اختلال یا وقفه در یک فرآیند.
nondisruptingly
به‌طور غیر مختل، به معنای بدون ایجاد اختلال یا وقفه.
nondisruptive
غیر مختل، اشاره به چیزی که اختلالی ایجاد نمی‌کند.
nondissent
عدم مخالفت، به معنای موافقت کامل یا عدم اظهار نظر مخالف.
nondissenting
غیر مخالف، به معنای عدم ابراز مخالفت یا عدم ذکر نظر منفی.
nondissidence
عدم مخالفت، به معنای عدم انتقاد یا اعتراض در یک جامعه یا گروه.
nondissident
نقصرادی، فردی که عقاید خود را بیان نکرده و در مخالفت با نظرات دیگران سکوت می‌کند.
nondissipated
غیرمحو شده، به موقعیتی اشاره دارد که انرژی یا ماده در آن بدون از بین رفتن یا تلفات باقی مانده است.
nondissipatedly
به طرز غیرمحو شده، به معنای انتقال یا بیان بدون از دست دادن کیفیت یا انرژی.
nondissipatedness
غیرمحو شدگی، ویژگی یا حالتی که در آن انرژی یا ماده در حین انتقال یا استفاده از بین نمی‌رود.
nondissipative
غیرمحو کننده، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ انرژی از بین نمی‌رود.
nondissolution
عدم حل، حالتی که در آن مواد به صورت کامل حل نمی‌شوند.
nondissolving
نندیسولونگ به معنای چیزی است که در مایعات حل نمی‌شود.
nondistant
غیر دور به معنای نزدیک یا در زمان کوتاه.
nondistillable
غیر تقطیرشدنی به معنای چیزی که نمی‌توان آن را از طریق تقطیر جداسازی کرد.
nondistillation
غیر تقطیر به روش‌هایی اشاره دارد که در آن از تقطیر برای جداسازی استفاده نمی‌شود.
nondistinctive
غیر مشخص به معنای چیزی است که ویژگی‌های خاص و برجسته‌ای ندارد.
nondistinguishable
غیر قابل تشخیص به معنای این است که نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد.
nondistinguishableness
غیرقابل تمایز بودن، ویژگی یا حالت چیزی است که نمی‌توان آن را از چیز دیگری جدا کرد.
nondistinguishably
به‌طور غیرقابل تمایز، به معنای اینکه نتوان در چیزی تفاوتی قائل شد.
nondistinguished
غیرقابل تمایز، به وضعیتی اطلاق می‌شود که چیزی فاقد ویژگی‌های بارز یا مهم باشد.
nondistinguishing
غیرقابل تمایز، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که تمایز یا شناسایی را غیرممکن می‌کنند.
nondistorted
غیرتحریف‌شده، به کیفیتی اطلاق می‌شود که تغییر یافته یا از شکل اصلی خود دور نشده باشد.
nondistortedly
به‌طور غیرتحریف‌شده، به معنای ارائه اطلاعات یا احساسات به صورت خالص و بدون تغییر.
nondistortedness
عدم اعوجاج به معنای عدم تغییر یا تحریف در شکل یا محتوا، به ویژه در هنر و عکاسی است.
nondistorting
بدون تحریف به معنای حفظ کیفیت و خصوصیات اصلی بدون تغییر است، به ویژه در فن‌آوری‌های بصری.