غیرقابل حسادت بودن، کیفیت یا حالتی که به دلیل مشکلاتش آرزو نخواهد شد.

به طرز غیرقابل حسادت، توصیف کردن عمل یا رویدادی که آرزو نمی‌شود.

غیر حسود، کسی که نسبت به موفقیت یا خوبی‌های دیگران حسادت نمی‌کند.

بدون حسادت، به طوری که احساس حسادت نداشته باشد.

حالت یا ویژگی عدم حسادت به دیگران.

غیر زیست‌محیطی، به چیزهایی اشاره دارد که تأثیر منفی بر محیط زیست ندارند.

به صورت غیر زیست‌محیطی، یعنی به طور غیر مؤثر یا مضر برای محیط زیست.

غیر آنزیمی، به واکنش‌هایی اشاره دارد که نیازی به آنزیم ندارند.

غیرزودگذر به چیزی اطلاق می‌شود که موقتی نیست و قابلیت دوام و بقاء دارد.

به صورت غیرزودگذر و با توجه به مداوم بودن و پایداری.

غیرحماسی به چیزی اطلاق می‌شود که فاقد ویژگی‌های بزرگ یا شکوهمند است.

غیرحماسی به چیزی اطلاق می‌شود که فاقد داستان‌های بزرگ و شگفت‌انگیز است و بیشتر بر تجربیات عادی تأکید دارد.

به صورت غیرحماسی و عدم وجود پیچیدگی‌های بزرگ و حماسی.

غیرآپیکوری به معنای عدم توجه به لذت‌های مادی و تمرکز بر فکر و عقل است.

غیرشکلی، به معنای نداشتن جملات یا عبارات هوشمندانه و بامزه.

به صورت غیرشکلی، یعنی به گونه‌ای که از نثر بامزه اجتناب می‌شود.

غیر صرعی، اشاره به حملات یا علائمی که به صرع مربوط نمی‌شوند.

غیر اسقفی، به معنای عدم وابستگی به قدرت یا کنترل اساقف.

غیر اسقفی، به معنای عدم وابستگی به کلیسای اسقفی یا اعتقاد به آن.

به صورت غیر اسقفی، اشاره به عدم پیروی از اصول اسقفی در عمل مذهبی.

غیر اپیزودیک، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن رویدادها یا داستان‌ها به صورت پیوسته و بدون وقفه روایت شوند.

غیر اپیزودیک، به معنای عدم وجود تقسیم‌بندی‌های اپیزودیک در یک اثر یا پروژه.

به طور غیر اپیزودیک، به شیوه‌ای که در آن رخدادها به صورت پیوسته و بدون وقفه ارائه می‌شوند.

غیر اپیتلیال، به بافت‌هایی اشاره دارد که شامل یا تشکیل‌دهنده سلول‌های اپیتلیال نیستند.

غیر اپوخه‌ای، به وضعیتی اشاره دارد که تأثیر عمیق یا مهمی بر تاریخ ندارد.

عدم تعادل، وضعیت یا حالتی است که در آن تعادل برقرار نیست.

غیر قابل مقایسه و یا غیر متعادل، اشاره به وضعیتی که در آن استاندارد معین یا یکسان نیست.

کیفیت یا حالت نابرابری، وضعیتی که در آن چیزها یا عوامل به طور یکسان نیستند.

به صورت غیر قابل مقایسه یا نابرابر، نمایانگر تفاوت‌هایی در درک یا رفتار.

غیر برابر، به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزها یا افراد به طور مساوی در نظر گرفته نمی‌شوند.

عمل یا فرایند غیر برابر کردن یا نابرابری.

حالت یا وضعیتی که در آن چیزها به طور برابر آماده نشده‌اند.

غیرمعادل‌سازی به معنای روندی است که در آن شرایط یا مقادیر بین دو یا چند عنصر به گونه‌ای تغییر می‌کند که دیگر برابر نباشند.

غیرمعادل‌ها به مقادیر یا اشیایی اطلاق می‌شود که برابری بین آنها وجود ندارد.

غیرمعادله به وضعیتی گفته می‌شود که در آن هیچ تعادلی بین اجزا یا مقادیر وجود ندارد.

غیر استوایی به مناطقی گفته می‌شود که در خط استوا قرار ندارند و شرایط آب و هوایی آنها متفاوت است.

به معنای بیش از مناطق واقع در خط استوا و تأثیرات آن بر محیط و شرایط زندگی است.

غیر سوارکاری به فعالیت‌ها یا رویدادهایی اطلاق می‌شود که مرتبط با اسب‌سواری نیستند.

مثلث یا شکل دیگری که در آن اضلاع یا زوایا برابر نیستند.

به شیوه‌ای که در آن اضلاع یا زوایا برابر نیستند.