nonfalteringly
به طور غیر متزلزل، به معنای ابراز یقین و اراده قوی بدون تردید و تأخیر است.
nonfamily
غیرخانواده به وضعیتی اشاره دارد که شامل پیوندهای خانوادگی نمی‌شود.
nonfamilial
غیرخانوادگی به روابط و ارتباطاتی اشاره دارد که از بستگان ناشی نمی‌شود.
nonfamiliar
ناآشنا به وضعیتی اشاره دارد که شخص با آن آشنا نیست.
nonfamiliarly
غیرآشنا به روشی اشاره دارد که در آن فرد از ارتباط نزدیک استفاده نمی‌کند.
nonfamilies
غیرخانواده‌ها به گروه‌هایی اشاره دارد که از یک واحد خانوادگی تشکیل نشده‌اند.
nonfamous
غیرمشهور به افرادی اشاره دارد که شناخته شده نیستند.
nonfanatic
غیرشخصی، کسی که به شدت تحت تاثیر یک ایدئولوژی یا عقیده نیست و به طور منطقی به موضوعات نگاه می‌کند.
nonfanatical
غیرشخصی، نشان‌دهنده دیدگاهی که شامل شور و شوق افراطی نیست.
nonfanatically
به طور غیرشخصی، به شیوه‌ای که شدت همیشگی و شور و شوق ندارد.
nonfanciful
غیرخیالی، به واقعیت‌ها و عوامل واقعی اشاره دارد و از تخیل دوری می‌کند.
nonfantasy
غیرخیالی، هر چیزی که به واقعیت‌ها و حقایق مربوط باشد و شامل خیالات نداشته باشد.
nonfantasies
غیرخیالی‌ها، موضوعات یا ایده‌هایی که بر واقعیت و واقع‌نگری تمرکز دارند.
nonfarcical
غیرکمدی، به معنای عدم وجود طنز و شوخی در محتوا، به موضوعات جدی اشاره دارد.
nonfarcicality
عدم وجود کمدی، ویژگی یا حالتی که در آن شوخی و طنز وجود ندارد.
nonfarcically
به شکل غیرکمدی، اشاره به رویکردی که به شوخی و طنز پرداخته نمی‌شود.
nonfarcicalness
حالت یا کیفیت غیرکمدی بودن، به خصوص در اجرا یا روایت.
nonfarm
غیرکشاورزی، اشاره به فعالیت‌ها یا بخش‌هایی که مرتبط با کشاورزی نیستند.
nonfascist
غیرفاشیست، اشاره به افرادی که با ایده‌های فاشیستی مخالف هستند.
nonfascists
غیرفاشیست به معنای افرادی است که مخالف ایده‌های فاشیستی بوده و به اصول دموکراسی و حقوق بشر پایبند می‌باشند.
nonfashionable
غیرمدروز به معنای لباس یا شیوه‌ای است که با ترندهای فعلی مطابق نیست و ممکن است از نظر زیبایی‌شناسی کمتر مورد توجه قرار گیرد.
nonfashionableness
غیرمدروز بودن یک ویژگی است که به سبک یا پوششی اشاره دارد که با مد روز سازگار نیست.
nonfashionably
به طور غیرمدروز به معنای پوشیدن یا استایل کردن به شیوه‌ای است که با مد و ترندهای جاری همخوانی ندارد.
nonfastidious
غیرسخت‌گیر به معنای عدم دقت و وسواس در جزئیات یا کیفیت است.
nonfastidiously
به طور غیرسخت‌گیرانه به اعمالی اشاره دارد که در آن به جزئیات بیش از حد توجه نمی‌شود.
nonfastidiousness
عدم وسواس به معنی نداشتن درخواست‌های خاص یا سختگیرانه در مورد چیزها، به خصوص در مورد جزئیات.
nonfatal
غیرکشنده به معنی به خطر نیفتادن زندگی افراد در اثر حادثه یا آسیب.
nonfatalistic
غیرقدرتی به معنای اجتناب از پذیرش سرنوشت و باور به توانایی تأثیرگذاری بر زندگی.
nonfatality
غیرکشندگی به معنی وقوع حادثه یا آسیب بدون منجر شدن به مرگ.
nonfatalities
غیرکشندگی‌ها به معنی موارد آسیب‌دیدگی یا حادثه‌ای که مرگ به دنبال ندارد.
nonfatally
به طور غیرکشنده به معنای آسیب یا واقعه‌ای که به مرگ نمی‌انجامد.
nonfatalness
غیرکشنده بودن به معنای عدم منجر شدن به مرگ است.
nonfatigable
خستگی ناپذیر به معنای عدم خستگی و توانایی ادامه دادن است.
nonfatty
غیرچرب به معنای فاقد چربی است.
nonfaulty
بدون نقص به معنای عدم وجود خطا یا عیب است.
nonfavorable
غیرمطلوب به معنای عدم حمایت یا کمکی است.
nonfavorableness
غیرمطلوب بودن به معنای وجود شرایط نامناسب است.
nonfavorably
غیرمطلوبانه، به طور منفی، به شکلی که رضایت یا تایید ندارد.
nonfavored
غیرمورد توجه، کسی که مورد قبول یا حمایت قرار نگرفته است.
nonfavorite
غیرمورد علاقه، چیزی که ترجیح داده نمی‌شود یا انتخاب نخست نیست.