nonpersecutive
غیرمتوالی به معنای عدم تنبیه و آسیب رسانی به دیگران در یک فرایند یا عمل است.
nonpersecutory
غیرآزارنده به معنای عدم آزار یا ملامت دیگران در گفتار یا عمل است.
nonperseverance
عدم پایداری به معنای ناتوانی در ادامه دادن یا حوصله نداشتن برای تلاش مستمر در یک اقدام است.
nonperseverant
غیرپایدار به معنای عدم تعهد و پایداری در راستای یک هدف یا عمل است.
nonpersevering
نگرش غیرپایدار به معنی عدم تمایل به ادامه دادن و تلاش کردن در یک موضوع یا فعالیت است.
nonpersistence
عدم پایداری به معنای ناتوانی یا عدم تمایل به ادامه تلاش در یک زمینه است.
nonpersistency
عدم پایداری، ناپایداری یا عدم استمرار در یک عمل یا وضعیت است.
nonpersistent
ناپایدار، به معنای عدم استمرار یا تداوم در یک وضعیت.
nonpersistently
به صورت ناپایدار، بدون ادامه یا استقامت در برابر چالش‌ها.
nonpersisting
غیر دائمی یا موقتی، به معنای نداشتن دوام یا ادامه در یک وضعیت.
nonpersonally
به صورت غیرشخصی، بدون ارتباط عاطفی یا شخصی.
nonpersonification
عدم شخصی‌سازی، به معنای عدم نسبت دادن ویژگی‌های انسانی به اشیا یا مفاهیم.
nonperspective
غیرپرسپکتیو به معنای عدم داشتن یا نداشتن دیدگاه چندجانبه یا عمیق است.
nonpersuadable
غیرقابل ترغیب به معنای عدم امکان قانع یا ترغیب کردن کسی به تغییر نظر یا تصمیمش است.
nonpersuasible
غیرقابل قانع شدن به معنای عدم توانایی در تغییر نظر یا عقیده به دلیل استحکام آن است.
nonpersuasive
غیرقانع کننده به معنای عدم توانایی در قانع کردن یا تاثیرگذاری بر نظر دیگران است.
nonpersuasively
به صورت غیرقانع کننده، به معنای عدم توانایی در persuading یا جلب توجه دیگران.
nonpersuasiveness
عدم قانع کنندگی به معنای عدم توانایی در تاثیرگذاری بر نظر یا عمل دیگران.
nonpertinence
غیرمربوط بودن به موضوع یا زمینه خاصی، که در آن مطلب یا اطلاعاتی ارائه می‌شود که به موضوع اصلی مربوط نیست.
nonpertinency
حالت یا ویژگی غیرمربوط بودن به موضوع خاص، به ویژه در زمینه‌های قانونی یا علمی.
nonpertinent
غیرمربوط به موضوع یا زمینه خاص، معمولاً به چیزی اشاره دارد که به بحث یا موضوع اصلی ربطی ندارد.
nonpertinently
به طور غیرمربوط، هنگامی که اطلاعات یا نظرات به موضوع اصلی ارتباطی ندارد.
nonperturbable
غیرقابل مختل، به طور خاص به شخصی اشاره دارد که به راحتی تحت تأثیر استرس یا پریشانی قرار نمی‌گیرد.
nonperturbing
غیرمزاحم، به حالتی اشاره دارد که باعث پریشانی یا اضطراب نمی‌شود.
nonperverse
غیر انحرافی، به معنای رفتار یا تفکری که از معیارهای اخلاقی یا اجتماعی نادرست منحرف نشود.
nonperversely
به معنای انجام کارها یا بیان نظرات به شکلی که از انحرافات اخلاقی یا اجتماعی خالی باشد.
nonperverseness
عدم انحراف، به معنای صراحت و صداقت در ارائه نظرات یا استدلال‌ها.
nonperversion
عدم انحراف، به معنای حفظ اصول صحیح و اخلاقی در ارائه اطلاعات.
nonperversity
عدم انحراف، به معنای انتخاب راه‌ها و روش‌های اخلاقی و سالم در کارها.
nonperversities
عدم انحراف‌ها، به معنای مسائل یا نکات مثبت و درست در یک بحث یا موضوع.
nonperversive
غیر انحرافی، وصفی که به چیزهای غیر مضر یا غیر منحرف اشاره دارد.
nonperverted
غیر منحرف، وصفی برای توصیف رفتار یا اندیشه‌ای که انحراف یا فساد ندارد.
nonpervertedly
به طور غیر منحرف، به طرزی سالم و بی‌طرفانه.
nonpervertible
غیر قابل انحراف، توصیف چیزی که نمی‌توان آن را به انحراف کشاند.
nonpessimistic
غیر بدبین، توصیف شخصی که در مورد آینده یا وضعیت‌ها دیدگاهی مثبت دارد.
nonpessimistically
به طور غیر بدبین، با دیدگاهی مثبت و امیدوار.
nonpestilent
غیرپاندیمیک به شرایط یا مواردی اطلاق می‌شود که خطر شیوع بیماری‌های واگیر را ندارند و به طور کلی ایمن هستند.
nonpestilential
غیرپاندیمیک به انواعی اطلاق می‌شود که به شیوع بیماری‌ها مرتبط نیستند و به سلامت اشاره دارند.
nonpestilently
به شیوه ای اشاره دارد که در آن هیچ خطر شیوع بیماری‌های واگیردار وجود ندارد.
nonphagocytic
غیرفاگوسیتیک به نوعی از سلول‌ها اشاره دارد که توانایی بلعیدن و تجزیه باکتری‌ها را ندارند.