nonrepressed
وضعیتی که در آن احساسات یا رفتارها سرکوب نشده و آزادانه ابراز می‌شوند.
nonrepressible
احساساتی که نمی‌توانند سرکوب شوند و به طور طبیعی ابراز می‌شوند.
nonrepressibleness
خصوصیتی که در آن احساسات یا خلاقیت نمی‌توانند سرکوب شوند.
nonrepressibly
به‌طور غیرقابل سرکوب، به حالتی اطلاق می‌شود که احساسات یا نظرات فرد به‌راحتی و بدون کنترل بیرون می‌آید.
nonrepression
عدم سرکوب، به معنای رها کردن احساسات یا افکار و اجازه دادن به آن‌ها برای بروز است.
nonrepressive
غیر سرکوبگر، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن افراد می‌توانند به‌راحتی افکار و احساسات خود را بیان کنند.
nonreprisal
عدم انتقام، به معنای عدم مجازات یا پاسخگویی نسبت به اعمال یا افشاگری‌ها است.
nonreproducible
غیرقابل بازتولید، به حالتی اطلاق می‌شود که امکان تکرار یا تولید مجدد آن وجود نداشته باشد.
nonreproduction
عدم بازتولید، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن نتایج یا فرآیندها نتوانند دوباره به‌دست بیایند یا تکرار شوند.
nonreproductive
غیر تولیدمثل، اشاره به گونه‌هایی که توانایی تولیدمثل را ندارند.
nonreproductively
به شیوه‌ای که در آن تولیدمثل انجام نشود.
nonreproductiveness
وضعیت یا خاصیتی که در آن تولیدمثل صورت نمی‌گیرد.
nonrepublican
غیر جمهوری‌خواه، اشاره به نگرش‌ها یا افراد غیر وابسته به یک جمهوری خاص.
nonrepudiable
غیر قابل انکار، اشاره به توافق یا تعهدی که نمی‌توان آن را انکار کرد.
nonrepudiation
غیر انکارپذیری، مفهومی که تضمین می‌کند طرفین به تعهدات خود پایبند خواهند بود و نمی‌توانند آنها را انکار کنند.
nonrepudiative
غیرقابل انکار، به معنای این است که شخص نمی‌تواند توافق یا اقدام خود را انکار کند.
nonreputable
غیرقابل احترام، به معنای این است که اعتباری ندارد و قابل اعتماد نیست.
nonreputably
به طور غیرقابل انکار، به معنای این است که نمی‌توان آن را انکار کرد.
nonrequirable
غیرقابل الزام، به معنای این است که چیزی نمی‌تواند به عنوان یک الزام مطرح شود.
nonrequirement
عدم الزام، به معنای نبودن الزامات خاص برای یک فعالیت یا شغل.
nonrequisite
غیر الزامی، به معنای این است که نیازی به داشتن آن نیست.
nonrequisitely
به طور غیر الزامی و بدون نیاز، در مورد اقدام یا وضعیتی که قوانین یا الزامات خاصی مقرر نشده است، استفاده می‌شود.
nonrequisiteness
عدم الزامی بودن; وضعیتی که نیاز به رعایت قوانین یا الزامات مشخص نیست.
nonrequisition
عدم درخواست; عدم لزوم درخواست منابع یا موارد خاص.
nonrequital
عدم جبران; عدم پاسخگویی به لطف یا خدمت دیگران.
nonrescissible
غیرقابل فسخ; وضعیتی که تحت آن یک توافق نمی‌تواند به طور قانونی لغو شود.
nonrescission
عدم فسخ; وضعیت یا عمل عدم لغو یا باطل کردن یک توافق یا سیاست.
nonrescissory
غیرقابل فسخ، به حالت یا وضعیتی اطلاق می‌شود که امکان لغو یا بازپس‌گیری آن وجود ندارد.
nonrescue
غیرنجات، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن کمک یا نجاتی ارائه نمی‌شود.
nonresemblance
عدم شباهت، به حالتی اشاره دارد که در آن دو یا چند چیز با هم شباهتی ندارند.
nonreservable
غیر قابل رزرو، به وضعیتی اطلاق می‌شود که امکان رزرو یا پیش‌خرید وجود ندارد.
nonreservation
عدم رزرو، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ رزروی انجام نمی‌شود.
nonreserve
غیر ذخیره، به وضعیتی اشاره دارد که در آن منابع یا زمین‌ها به عنوان ذخیره در نظر گرفته نمی‌شوند.
nonresidence
حالت یا ویژگی عدم سکونت در یک مکان خاص، به ویژه به جایی که فرد معمولاً زندگی نمی‌کند.
nonresidency
حالت یا ویژگی عدم سکونت، به ویژه برای افرادی که در یک کشور یا مکان خاص ساکن نیستند.
nonresidental
توصیفی برای مکان‌ها یا املاکی که سکونت در آنها وجود ندارد.
nonresidenter
شخصی که در یک مکان مشخص ساکن نیست و می‌تواند با قوانین خاصی مواجه شود.
nonresidentiary
قوانین یا شرایط مربوط به افرادی که در یک مکان مشخص زندگی نمی‌کنند.
nonresidentor
شخصی که به‌طور دائم در یک مکان زندگی نمی‌کند و به تبع آن ممکن است برای برخی خدمات واجد شرایط نباشد.
nonresidual
غیرمکمل به معنی عدم وجود اثرات باقی‌مانده یا ذخیره شده است.