oligophyllous
اولیگو فیلی به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای تعداد کمی برگ هستند.
oligophosphaturia
اولیگوفسفاتوری به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن سطح فسفات در ادرار پایین است.
oligophrenia
اُلیگوفرنی، نوعی ناتوانی ذهنی است که با هوش پایین‌تر از حد طبیعی ظهور می‌کند.
oligophrenic
پیش‌آمدی که به افرادی اطلاق می‌شود که با ناتوانی‌های ذهنی روبرو هستند.
oligopyrene
گونه‌ای از ترکیبات شیمیایی که شامل ساختار پیچیده‌ای می‌باشند.
oligoplasmia
نقص در توسعه و رشد طبیعی بافت یا اندام‌های بدن.
oligopnea
وضعیتی که در آن تعداد تنفس‌ها کمتر از حد طبیعی است.
oligopolist
شرکتی که در میان تعداد محدودی از رقبا در بازار با شرایط مشابه فعالیت می‌کند.
oligopolistic
الیگوپولیسیتیک، به وضعیتی در اقتصاد گفته می‌شود که در آن تعدادی معدود از شرکت‌ها کنترل بازار را در دست دارند و به نوعی بر قیمت‌ها و عرضه کالا و خدمات تأثیر می‌گذارند.
oligoprothesy
الیگوپروتزی، به معنای استفاده از تعدادی پروتز برای بهبود عملکرد و توانبخشی در بیماران است.
oligoprothetic
الیگوپروتتیک، به نوعی از پروتزها اشاره دارد که به منظور بهبود کیفیت زندگی افراد استفاده می‌شود.
oligopsychia
الیگوپسیکیا، به حالت کاهش و نقص در توانایی‌های روانی و شناختی اشاره دارد.
oligopsonistic
الیگوپسنیتیک، به وضعیتی در اقتصاد اطلاق می‌شود که در آن تعداد محدودی از خریداران بر بازار تسلط دارند.
oligorhizous
الیگوریزوز به گیاهانی اطلاق می‌شود که ریشه‌های محدود و سطحی دارند و در دامنه خاصی از شرایط رشد می‌کنند.
oligosepalous
الیگوسپالوس به گل‌هایی اطلاق می‌شود که دارای چند کاسبرگ مشخص هستند.
oligosialia
الیگوسیالی به وضعیتی اشاره دارد که تولید بزاق در آن کم است.
oligosideric
الیگوسیدریک به موادی اطلاق می‌شود که دارای مقدار کمی آهن هستند.
oligosiderite
الیگوسیدریت به سنگی اطلاق می‌شود که دارای آهن کمی است.
oligosyllabic
الیگوسیلابیک به زبان یا سبکی اطلاق می‌شود که در آن از تعداد کمی سیلاب استفاده می‌شود.
oligosyllable
الیگوسیلاب به کلمات یا عبارات با تعداد کمی سیلاب اشاره دارد.
oligosynthetic
الیگوسنتزی، فرآیند تولید ترکیبات پیچیده از ترکیبات ساده‌تر است.
oligosite
الیگوسایت، نوعی وب‌سایت که تنها به موضوعات خاص می‌پردازد و معمولاً فقط اطلاعات مختصری را ارائه می‌دهد.
oligospermous
الیگوسپرمی به معنای تولید تعداد کمی دانه در گیاهان یا موجودات می‌باشد.
oligostemonous
الیگواستمنوس به گیاهانی اطلاق می‌شود که گل‌های آن‌ها دارای تعداد کمی پرچم هستند.
oligotokeus
الیگوتوکئوس به ارگانیسم‌هایی اطلاق می‌شود که در محیط‌های با مواد مغذی کم به خوبی زنده می‌مانند.
oligotokous
الیگوتوکوس به گونه‌هایی اطلاق می‌شود که تعداد کمی از نسل‌ها را تولید می‌کنند.
oligotrichia
الیگوتریکیا، گروهی از پروتوزوئرهای کوچکی هستند که به‌ویژه در آب‌های شیرین و شور وجود دارند و نقش مهمی در زنجیرهٔ غذایی آبزیان ایفا می‌کنند.
oligotrophy
الیگوتروفی به حالت کم‌تغذیه‌ای در یک منبع آبی اطلاق می‌شود که می‌تواند تأثیرات مخربی بر سازمان‌های زنده داشته باشد.
oligotropic
الیگوتروپیک به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن منابع غذایی و مواد مغذی به‌طور عمده کم است.
oliguresia
الیگورزیا به معنای کاهش یا کمبود تولید ادرار است که می‌تواند نشانه مشکلات کلیوی باشد.
oliguresis
الیگوریس به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن تولید ادرار کاهش می‌یابد و می‌تواند علائمی از بیماری‌های کلیوی باشد.
oliguretic
الیگورِتیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن تولید ادرار به‌طور غیرطبیعی پایین است.
olykoek
اُلی‌کوک نوعی شیرینی است که معمولاً شیرین و غنی است و در فرهنگ‌های مختلف به اشکال مختلف تهیه می‌شود.
olympia
المپییا نام شهری در یونان است که به عنوان محل برگزاری اولین بازی‌های المیپیک شناخته می‌شود.
olympiadic
المپیاد به دوره‌ای از زمان اشاره دارد که در آن رقابت‌های المیپیک برگزار می‌شود.
olympianism
المپیانیسم به مفهوم و فلسفه ورزشی اشاره دارد که بر اساس آن ورزشکاران باید به ارزش‌های انسانی احترام بگذارند.
olympianize
المپیانی کردن به معنای تطبیق رویکردها و روش‌های ورزشی با استانداردها و اصول المپیادی است.
olympianly
به معنای انجام کارها به شکلی با کمال و سطح بالا مانند ورزشکاران المپیادی است.
olympianwise
به شیوه‌ای که مربوط به المان ی المپیاد است یا از آن الهام گرفته شود.
olympicly
به شکلی که مربوط به المپیاد یا ورزش‌های المپیکی باشد.