oroggaphical
اوروگرافیک به ویژگیها و توصیفهای جغرافیایی مرتبط با کوهها و زمینچهرهها اشاره دارد.
orograph
اوروگراف ابزاری است که برای نمایش ویژگیهای توپوگرافیکی و ارتفاعات کوهها به کار میرود.
orographical
اورگرافیک به توضیحات و مطالعات مربوط به خصوصیات و فرمهای کوهها و تأثیر آنها بر پدیدههای جوی اشاره دارد.
orographically
بهطور اوروگرافیک به پدیدههایی اشاره دارد که تحت تأثیر ویژگیهای کوهستانی و شکلگیری زمین است.
oroheliograph
اورو هلیوگراف، ابزاری برای اندازهگیری شدت و طول موج نور خورشید در مناطق کوهستانی.
orohydrography
اورو هیدروگرافی، شاخهای از علم جغرافیا که به بررسی خصوصیات آبهای کوهستانی میپردازد.
orohydrographic
اورو هیدروگرافیک، مربوط به بررسی و تحلیل جغرافیایی و هیدرولوژیکی مناطق کوهستانی.
orohydrographical
اورو هیدروگرافیک، مربوط به مطالعه جغرافیایی و هیدرولوژیکی مناطق کوهستانی.
orohippus
اوروهیپوس، نام یک گونه منقرض شده از خانواده اسبها که در زمانهای باستان در مناطق کوهستانی زندگی میکرد.
oroide
اوروئید، به شکلهای خاص و یکنواختی اطلاق میشود که در ساختارهای زمینشناسی کوهستانی مشاهده میشود.
oroides
اورئیدها، یک گروه خاص از موجودات زنده که دارای ویژگیهای خاص هستند و در بیوسفرهای مختلف وجود دارند.
orolingual
اورولینگوال، به ارتباط زبان و ساختارهای دهانی اشاره دارد.
orology
اورولوژی، دینی از زبانهای دهانی و ساختارهای مرتبط با آنها است.
orological
اورولوژیک، مربوط به تجزیه و تحلیل زبان دهانی و ساختارهای آن است.
orologies
اورولوژیها، مجموعهای از مطالعات و نوشتهها درباره زبانهای دهانی.
orologist
اورولوژیست، فردی است که به طور خاص در مطالعه زبانهای دهانی فعالیت دارد.
orometer
اورومتر، وسیلهای برای اندازهگیری فشار هوا یا گاز.
orometers
اورومترها، جمع کلمه اورومتر که به ابزارهای اندازهگیری فشار هوا اشاره دارد.
orometry
اورومتری، علمی که به مطالعه فشار جوی و اثرات آن میپردازد.
orometric
اورومتری، مربوط به اندازهگیری فشار جوی.
oronasal
اورونازال، مربوط به ناحیهای که دهان و بینی را دربر میگیرد.
oronasally
به روش اورونازال، یعنی از طریق دهان و بینی وارد بدن شود.
oronoco
اورونوکو، نام رودی بزرگ در آمریکای جنوبی که در کشور ونزوئلا واقع شده و به خاطر اکوسیستم غنیاش مشهور است.
oronoko
اورونوکو، شخصیتی داستانی از یک رمان که داستان او به مسایل اخلاقی و اجتماعی میپردازد.
oronooko
اورونوکو، عنوان یک نمایشنامه که به مضامین فلسفی و اجتماعی میپردازد.
orontium
اورونتیوم، یک جنس گیاه در خانواده آبیزردها که در آب و هوای مرطوب رشد میکند.
orotherapy
اوروتراپی، یک روش درمانی است که در آن طلا برای درمان پوستی به کار میرود.
orotinan
اوروتینان، یک ترکیب شیمیایی که در دارو سازی و تحقیقات پزشکی استفاده میشود.
orotundity
اورتون دیته، صدای پر صدا و پرطنین که تأثیرگذار و جلب توجهکننده است.
orotunds
اورتوندها، صداهای پر و تنی که معمولاً به شکل جمع برای نمایش کیفیت صدا به کار میرود.
orphancy
یتیمی، شرایط و وضعیتی که شخصی بدون والدین زندگی میکند.
orphandom
یتیمی، حالت یا وضعیت یتیم بودن به طور کلی.
orphange
یتیمخانه، محلی که کودکان یتیم در آنجا زندگی و رشد میکنند.
orphanhood
یتیمی، وضعیت یا دوره زندگی یک فرد یتیم.
orphanism
یتیمزدگی، وضعیتی که در آن یک یا چند فرزند والدین خود را از دست دادهاند.
orphanize
یتیم ساختن، به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک یا چند کودک والدین خود را از دست میدهند.
orphanry
یتیمخانه، محلی که به یتیمان کمک میکند و میتواند شامل امکانات آموزشی نیز باشد.
orphanship
یتیمی، وضعیتی است که در آن فردی به دلیل از دست دادن والدین خود به مشکلاتی برمیخورد.
orpheist
یتیمدوست، فردی که به یتیمان کمک میکند و برای آنها فعالیت میکند.
orpheon
یتیمخانه، محلی که به یتیمان کمک میکند و فعالیتهایی برای آنها برگزار میکند.