معنی فارسی parabolicness
B1پارابولیک بودن به معنای ویژگی یا حالت داشتن شکل یا منحنی‌ای شبیه به یک پارابولا است.
The quality or state of being parabolic; resembling a parabola.
- NOUN
example
معنی(example):
پاراولیک بودن مسیر، آن را برای پرتاب یک ماهواره ایده‌آل می‌کند.
مثال:
The parabolicness of the trajectory makes it ideal for launching a satellite.
معنی(example):
هنرمند پارابولیک بودن پل را در نقاشی‌اش به تصویر کشید.
مثال:
The artist depicted the parabolicness of the bridge in her painting.
معنی فارسی کلمه parabolicness
:
پارابولیک بودن به معنای ویژگی یا حالت داشتن شکل یا منحنی‌ای شبیه به یک پارابولا است.
