معنی فارسی paraboliform
B1شکل پارابولیک، که شبیه به پارابولا است.
Having the shape or form of a parabola.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لنز با شکل پارابولیک طراحی شده است تا تمرکز بهتری داشته باشد.
مثال:
The lens is designed with a paraboliform shape for better focus.
معنی(example):
مجسمه پارابولیک او توجه بسیاری از علاقهمندان به هنر را جلب کرد.
مثال:
His paraboliform sculpture attracted many art enthusiasts.
معنی فارسی کلمه paraboliform
:
شکل پارابولیک، که شبیه به پارابولا است.