معنی فارسی personifiable
B2قابلیت ویژگیهای انسانی را به مفاهیم غیر انسانی دادن.
Capable of being represented as a person; attributed with human qualities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم عشق اغلب به عنوان شخصیشدنی دیده میشود.
مثال:
The concept of love is often seen as personifiable.
معنی(example):
در رمان او، طبیعت شخصیشدنی است و به عنوان یک شخصیت صحبت میکند.
مثال:
In her novel, nature is personifiable and speaks as a character.
معنی فارسی کلمه personifiable
:
قابلیت ویژگیهای انسانی را به مفاهیم غیر انسانی دادن.