معنی فارسی pick up the pieces

B2

بعد از یک واقعه یا بحران، به معنای جمع کردن و کنار هم قرار دادن مجدد چیزهایی که آسیب دیده‌اند.

To start to recover after a difficult situation or event.

verb
معنی(verb):

To restore one's life (or a given situation etc.) to a normal state, after a calamity, shock etc.

example
معنی(example):

بعد از طوفان، ما مجبور شدیم تکه‌های خانه‌ی شکسته‌مان را جمع کنیم.

مثال:

After the storm, we had to pick up the pieces of our broken home.

معنی(example):

او باید بعد از شکست شرکت، تکه‌های باقی‌مانده را جمع کند.

مثال:

He had to pick up the pieces after the company's failure.

معنی فارسی کلمه pick up the pieces

: معنی pick up the pieces به فارسی

بعد از یک واقعه یا بحران، به معنای جمع کردن و کنار هم قرار دادن مجدد چیزهایی که آسیب دیده‌اند.