معنی فارسی pictureless
B1بدون تصویر، به ویژه در مورد کتابها یا مقالات.
Lacking pictures or illustrations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گزارش بدون تصویر بود و آن را کمتر جذاب میکرد.
مثال:
The report was pictureless, making it less engaging.
معنی(example):
او کتابهای بدون تصویر را برای خواندن جدی ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers pictureless books for serious reading.
معنی فارسی کلمه pictureless
:
بدون تصویر، به ویژه در مورد کتابها یا مقالات.