معنی فارسی pinionless
B1بدون پینیون، به اصطلاحی در ماشینآلات که نشاندهنده عدم وجود پینیون است.
Without a pinion, often referring to machinery lacking this component.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماشین بدون پینیون به سختی کار کرد.
مثال:
The pinionless machine struggled to function properly.
معنی(example):
او یک دستگاه بدون پینیون طراحی کرد تا کارکردی روانتر داشته باشد.
مثال:
He designed a pinionless device for a smoother operation.
معنی فارسی کلمه pinionless
:
بدون پینیون، به اصطلاحی در ماشینآلات که نشاندهنده عدم وجود پینیون است.