معنی فارسی play dirty
B2استفاده از روشهای ناپسند و غیر اخلاقی برای برنده شدن، به ویژه در رقابتها.
To use unfair or dishonest tactics in a competition.
- verb
verb
معنی(verb):
To act dishonestly or unfairly.
example
معنی(example):
در بازی، برخی از بازیکنان تمایل دارند به شیوه ناپسند بازی کنند تا برنده شوند.
مثال:
In the game, some players tend to play dirty to win.
معنی(example):
بد نیست در ورزشها ناپاک بازی کنید؛ بازی منصفانه مهم است.
مثال:
It’s not good to play dirty in sports; fair play is important.
معنی فارسی کلمه play dirty
:
استفاده از روشهای ناپسند و غیر اخلاقی برای برنده شدن، به ویژه در رقابتها.