معنی فارسی play one's cards right

B2

به معنای انجام کارها به نحو صحیح برای دستیابی به موفقیت یا نتایج مثبت.

To act in a manner that maximizes the chances of success.

verb
معنی(verb):

To act correctly; to make the right moves.

example
معنی(example):

اگر کارت‌هایت را به درستی بازی کنی، می‌توانی بازی را ببری.

مثال:

If you play your cards right, you could win the game.

معنی(example):

او کارت‌هاش را درست بازی کرد و ترفیع مورد نظرش را گرفت.

مثال:

She played her cards right and got the promotion she wanted.

معنی فارسی کلمه play one's cards right

:

به معنای انجام کارها به نحو صحیح برای دستیابی به موفقیت یا نتایج مثبت.