معنی فارسی plebeianise

B2

به حالتی تبدیل کردن که شبیه به افراد عمومی و عامه باشد.

To make something plebeian; to lower its status to that of the common people.

example
معنی(example):

برخی می‌گویند که تلویزیون واقع‌نما فرهنگ محبوب را ساده‌لوحانه کرده است.

مثال:

Some argue that reality TV has plebeianised popular culture.

معنی(example):

آنها می‌خواهند هنر را به‌نوعی ساده‌لوحانه کنند تا برای همه قابل دسترسی باشد.

مثال:

They want to plebeianise the art to make it accessible to everyone.

معنی فارسی کلمه plebeianise

: معنی plebeianise به فارسی

به حالتی تبدیل کردن که شبیه به افراد عمومی و عامه باشد.