معنی فارسی plebeianisation
B2فرایند تبدیل یا نزدیک شدن به رفتار یا خصوصیات عامه مردم.
The process of making something plebeian; commonization.
- NOUN
example
معنی(example):
تبدیل فرهنگ نخبگان به فرهنگ عمومی برخی از اندیشمندان را نگران کرد.
مثال:
The plebeianisation of the elite culture concerned some intellectuals.
معنی(example):
او طی سالها به تبدیل فرهنگ هنری به فرهنگ عمومی توجه کرد.
مثال:
He noticed the plebeianisation of the art scene over the years.
معنی فارسی کلمه plebeianisation
:
فرایند تبدیل یا نزدیک شدن به رفتار یا خصوصیات عامه مردم.