معنی فارسی preconsuming

B1

عمل آماده‌سازی یا مصرف زودتر از موعد منابع یا کالاها.

The act of consuming or preparing something in advance.

example
معنی(example):

پیش‌خور کردن به مدیریت بهتر منابع کمک می‌کند.

مثال:

Preconsuming allows for better resource management.

معنی(example):

ما در حال پیش‌خور کردن منابع برای صرفه‌جویی در زمان هستیم.

مثال:

We are preconsuming the resources to save time.

معنی فارسی کلمه preconsuming

: معنی preconsuming به فارسی

عمل آماده‌سازی یا مصرف زودتر از موعد منابع یا کالاها.