معنی فارسی preengage
B1تعامل یا درگیری با کسی قبل از زمان مقرر بهمنظور بهبود ارتباطات یا نتایج.
To engage with someone before a scheduled time or event.
- VERB
example
معنی(example):
تیم تصمیم گرفت با مشتریان بهدنبال تعامل پیشین باشد.
مثال:
The team decided to preengage with the clients.
معنی(example):
برای درک بهتر نیازهای مشتری، پیش از زمان مقرر تعامل کنید.
مثال:
Preengage to understand client needs better.
معنی فارسی کلمه preengage
:
تعامل یا درگیری با کسی قبل از زمان مقرر بهمنظور بهبود ارتباطات یا نتایج.