معنی فارسی preliminarily
B1به طور مقدماتی، به معنای مراحل اولیه یا تحقیقاتی که قبل از تصمیمگیری نهایی انجام میشود.
In a preliminary manner; initially or tentatively.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a preliminary manner.
example
معنی(example):
پروژه به طور مقدماتی توسط کمیته تأیید شد.
مثال:
The project was preliminarily approved by the committee.
معنی(example):
آنها شروع به بحث مقدماتی درباره سیاستهای جدید کردند.
مثال:
They began preliminarily discussing the new policies.
معنی فارسی کلمه preliminarily
:
به طور مقدماتی، به معنای مراحل اولیه یا تحقیقاتی که قبل از تصمیمگیری نهایی انجام میشود.