معنی فارسی prelim

B1

مقدماتی، مرحله‌ای اولیه یا آزمایشی که قبل از امتحان یا رویداد اصلی انجام می‌شود.

A preliminary or introductory step in a process.

noun
معنی(noun):

Something preliminary, such as a trial, report, race, etc.

adjective
معنی(adjective):

Preliminary

example
معنی(example):

امتحان مقدماتی اولین مرحله به سوی صلاحیت نهایی است.

مثال:

The prelim exam is the first step toward the final qualification.

معنی(example):

او به طور کامل برای مقدمات قبل از رویداد اصلی آماده شد.

مثال:

He prepared thoroughly for the prelim before the main event.

معنی فارسی کلمه prelim

: معنی prelim به فارسی

مقدماتی، مرحله‌ای اولیه یا آزمایشی که قبل از امتحان یا رویداد اصلی انجام می‌شود.