معنی فارسی pressfat

B1

چربی یا روغنی که تحت فشار به دست آمده است.

Fat or oil that has been extracted under pressure.

example
معنی(example):

پرس‌چربی معمولاً در صنعت نانوایی استفاده می‌شود.

مثال:

Pressfat is often used in the baking industry.

معنی(example):

او از پرس‌چربی برای بهبود بافت شیرینی‌ها استفاده کرد.

مثال:

She used pressfat to enhance the texture of her pastries.

معنی فارسی کلمه pressfat

: معنی pressfat به فارسی

چربی یا روغنی که تحت فشار به دست آمده است.