معنی فارسی pressdom

B1

حوزه‌ای که به رسانه‌ها و انتشار اخبار مربوط می‌شود.

The domain or sphere related to the media and press.

example
معنی(example):

رسانه‌ها تأثیر زیادی بر نظر عمومی دارند.

مثال:

The pressdom has a significant influence on public opinion.

معنی(example):

در دنیای رسانه، اخبار به سرعت منتشر می‌شود.

مثال:

In the pressdom, news travels fast.

معنی فارسی کلمه pressdom

: معنی pressdom به فارسی

حوزه‌ای که به رسانه‌ها و انتشار اخبار مربوط می‌شود.