معنی فارسی prevailingness
B1غالب بودن، کیفیاتی که مشخص کننده برتری یا فراوانی چیزی باشد.
The quality of being prevalent or widespread.
- NOUN
example
معنی(example):
غالب بودن این روند در بازار روشن است.
مثال:
The prevailingness of this trend is evident in the market.
معنی(example):
غالب بودن نظرات خاص میتواند بر تصمیمگیریها تأثیر بگذارد.
مثال:
The prevailingness of certain opinions can influence decisions.
معنی فارسی کلمه prevailingness
:
غالب بودن، کیفیاتی که مشخص کننده برتری یا فراوانی چیزی باشد.