معنی فارسی prevalently
B2به طور غالب و رایج، به معنای اینکه چیزی در یک زمینه خاص یا در بین گروهی از مردم بسیار استفاده و پذیرفته میشود.
In a manner that is widespread or commonly accepted.
- ADVERB
example
معنی(example):
این اصطلاح به طور غالب در بحثهای علمی استفاده میشود.
مثال:
The term is used prevalently in scientific discussions.
معنی(example):
این ایده به طور غالب توسط جامعه پذیرفته شد.
مثال:
The idea was prevalently accepted by the community.
معنی فارسی کلمه prevalently
:
به طور غالب و رایج، به معنای اینکه چیزی در یک زمینه خاص یا در بین گروهی از مردم بسیار استفاده و پذیرفته میشود.