معنی فارسی princock
B1پرینکوک، شخصیت یا نمادی که اغلب به عنوان علامتی از سلطنت یا فخر شناخته میشود.
A whimsical character often associated with royalty or pride.
- OTHER
example
معنی(example):
او با افتخار لباس پرینکوک خود را به مهمانی پوشید.
مثال:
He proudly wore his princock costume to the party.
معنی(example):
پرینکوک یک کاراکتر منحصر به فرد در داستان است.
مثال:
The princock is a unique character in the story.
معنی فارسی کلمه princock
:
پرینکوک، شخصیت یا نمادی که اغلب به عنوان علامتی از سلطنت یا فخر شناخته میشود.