معنی فارسی princod

B1

پرینکود، یک نماد یا شخصیت که با حکمت و فرهنگ ارتباط دارد.

A symbol or character associated with wisdom in a cultural context.

example
معنی(example):

پرینکود جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ آنها دارد.

مثال:

The princod has a special place in their culture.

معنی(example):

او پرینکود را به عنوان نمادی باستانی از حکمت توصیف کرد.

مثال:

She described the princod as an ancient symbol of wisdom.

معنی فارسی کلمه princod

: معنی princod به فارسی

پرینکود، یک نماد یا شخصیت که با حکمت و فرهنگ ارتباط دارد.