معنی فارسی prismatization
B2پریزماسیون، عمل یا فرآیند تبدیل نور یا چیزی به شکل پریزما.
The act or process of forming or producing a prism.
- NOUN
example
معنی(example):
پریزماسیون نور اثرات بصری شگفتانگیزی ایجاد میکند.
مثال:
The prismatization of light creates stunning visual effects.
معنی(example):
ما فرآیند پریزماسیون را در کلاس فیزیک خود بررسی کردیم.
مثال:
We studied the prismatization process in our physics class.
معنی فارسی کلمه prismatization
:
پریزماسیون، عمل یا فرآیند تبدیل نور یا چیزی به شکل پریزما.