معنی فارسی prohibitionist
B2ممنوعیتطلب به شخصی اطلاق میشود که خواستار ممنوعیت یا محدودیت در استفاده از مواد خاص یا رفتاری است.
A person who advocates for the prohibition of certain substances or behaviors.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ممنوعیتطلب معتقد است که بعضی مواد باید ممنوع شوند.
مثال:
A prohibitionist believes that certain substances should be banned.
معنی(example):
ممنوعیتطلبان به شدت برای ممنوعیت الکل مبارزه کردند.
مثال:
Prohibitionists campaigned vigorously for the ban on alcohol.
معنی فارسی کلمه prohibitionist
:
ممنوعیتطلب به شخصی اطلاق میشود که خواستار ممنوعیت یا محدودیت در استفاده از مواد خاص یا رفتاری است.