معنی فارسی prolifically

B2

فراوان نوشتن یا تولید کردن، به طور مداوم و با شدت زیاد.

Producing a large number of works or results, often used in relation to writing or creative output.

example
معنی(example):

او به طور فراوان می‌نویسد و هر سال چندین کتاب را تمام می‌کند.

مثال:

She writes prolifically, finishing several books each year.

معنی(example):

او به طور فراوان نقاشی می‌کند و به هر ماه آثار هنری زیادی خلق می‌کند.

مثال:

He paints prolifically, creating numerous artworks every month.

معنی فارسی کلمه prolifically

: معنی prolifically به فارسی

فراوان نوشتن یا تولید کردن، به طور مداوم و با شدت زیاد.