معنی فارسی promptorium

B1

محل یا مرکزی که در آن ایده‌ها و اطلاعات سریعاً تولید و به اشتراک گذاشته می‌شوند.

A place where prompt ideas and discussions occur.

example
معنی(example):

پامپتوریوم به عنوان مرکزی برای ایده‌های خلاقانه عمل می‌کرد.

مثال:

The promptorium served as a hub for creative ideas.

معنی(example):

آنها کارگاه‌هایی در پامپتوریوم برای الهام‌بخشی نوآوری برگزار کردند.

مثال:

They held workshops at the promptorium to inspire innovation.

معنی فارسی کلمه promptorium

: معنی promptorium به فارسی

محل یا مرکزی که در آن ایده‌ها و اطلاعات سریعاً تولید و به اشتراک گذاشته می‌شوند.