معنی فارسی protrusility

B1

ویژگی یا قابلیتی که اجازه می‌دهد تا یک جزء به سمت بیرون برآمده شود.

The quality or state of being able to protrude or extend outward.

example
معنی(example):

برآمدگی در برخی مواد قابلیت استفاده آنها را افزایش می‌دهد.

مثال:

Protrusility in certain materials enhances their usability.

معنی(example):

برآمدگی دستگاه امکان افزایش عملکرد آن را فراهم می‌کند.

مثال:

The protrusility of the device allows for increased functionality.

معنی فارسی کلمه protrusility

: معنی protrusility به فارسی

ویژگی یا قابلیتی که اجازه می‌دهد تا یک جزء به سمت بیرون برآمده شود.