معنی فارسی prowest
B2بهترین، کسی که در مقایسه با دیگران در بالاترین سطح قرار دارد.
The best or most skilled among others in a field.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به عنوان بهترین کارشناس در این زمینه شناخته میشود.
مثال:
He is known as the prowest expert in the field.
معنی(example):
روش برتر توسط بسیاری از حرفهایها پذیرفته شده است.
مثال:
The prowest method has been adopted by many professionals.
معنی فارسی کلمه prowest
:
بهترین، کسی که در مقایسه با دیگران در بالاترین سطح قرار دارد.