معنی فارسی quizzery
B1آزمونگیری، به معنای فرآیند یا فعالیت آزمونگیری یا پرسش و پاسخ.
The act or practice of quizzing; activities involving questions.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمونگیری در این رویداد آن را به یادماندنی کرد.
مثال:
The quizzery at the event made it memorable.
معنی(example):
آزمونگیری سرگرمکننده همه را در مهمانی درگیر کرد.
مثال:
The fun quizzery engaged everyone at the party.
معنی فارسی کلمه quizzery
:
آزمونگیری، به معنای فرآیند یا فعالیت آزمونگیری یا پرسش و پاسخ.