معنی فارسی ratcher

B1

موجودی که می‌تواند از فضاهای تنگ عبور کند.

A being capable of navigating through tight spaces.

example
معنی(example):

راچَر می‌تواند در فضاهای تنگ حرکت کند.

مثال:

A ratcher can navigate through tight spaces.

معنی(example):

راچَر راهی به داخل سوراخ کوچک پیدا کرد.

مثال:

The ratcher found a way into the small hole.

معنی فارسی کلمه ratcher

: معنی ratcher به فارسی

موجودی که می‌تواند از فضاهای تنگ عبور کند.