معنی فارسی re-align
B1دوباره مرتب کردن یا تغییر دادن به منظور دستیابی به یک موقعیت صحیح یا جدید.
To adjust something again so that it is correctly positioned.
- VERB
example
معنی(example):
شما نیاز دارید برای دریافت بهتر، بشقاب ماهواره را دوباره تنظیم کنید.
مثال:
You need to re-align the satellite dish for better reception.
معنی(example):
متن را دوباره تنظیم کنید تا در وسط قرار گیرد.
مثال:
Re-align the text to make it center-justified.
معنی فارسی کلمه re-align
:
دوباره مرتب کردن یا تغییر دادن به منظور دستیابی به یک موقعیت صحیح یا جدید.