معنی فارسی re-awakens
B1دوباره بیدار کردن، احیا کردن احساسات یا وضعیت قبلی.
To cause something to awaken again or to be revived.
- VERB
example
معنی(example):
مدیتیشن آرامش درونیام را دوباره بیدار میکند.
مثال:
The meditation re-awakens my inner peace.
معنی(example):
هر غروب خورشید قدردانی او را از طبیعت دوباره بیدار میکند.
مثال:
Every sunset re-awakens her appreciation for nature.
معنی فارسی کلمه re-awakens
:
دوباره بیدار کردن، احیا کردن احساسات یا وضعیت قبلی.