معنی فارسی re-awaken

B1

دوباره بیدار کردن، احیا کردن، وضعیت یا احساس قبلی را زنده کردن.

To awaken again or revive something, often feelings or motivation.

example
معنی(example):

گاهی اوقات شما نیاز دارید که انگیزه‌تان برای موفقیت را دوباره بیدار کنید.

مثال:

Sometimes you need to re-awaken your drive to succeed.

معنی(example):

او سعی می‌کند اشتیاقش را برای این پروژه دوباره بیدار کند.

مثال:

He tries to re-awaken his enthusiasm for the project.

معنی فارسی کلمه re-awaken

: معنی re-awaken به فارسی

دوباره بیدار کردن، احیا کردن، وضعیت یا احساس قبلی را زنده کردن.