معنی فارسی reacclimatizing
B1عمل دوباره عادت کردن به شرایط خاص.
The act of becoming accustomed to a new or previously familiar environment again.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال حاضر به زندگی در شهر دوباره عادت میکند.
مثال:
He is currently reacclimatizing to life in the city.
معنی(example):
تیم پس از کمپ آموزشیشان در کوهها به شرایط عادت میکند.
مثال:
The team is reacclimatizing after their training camp in the mountains.
معنی فارسی کلمه reacclimatizing
:
عمل دوباره عادت کردن به شرایط خاص.
