معنی فارسی reaccommodate
B1دوباره جا به جا کردن، به معنی تنظیم مجدد یا تغییر مکان به طور خاص به منظور فراهم آوردن راحتی یا هماهنگی مجدد.
To adjust or change arrangements for someone in a way that provides them comfort or fits their needs.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت هواپیمایی مجبور شد مسافران را پس از لغو پرواز دوباره جا به جا کند.
مثال:
The airline had to reaccommodate the passengers after the flight was canceled.
معنی(example):
ما باید برنامههای خود را دوباره جا به جا کنیم تا با برنامه جدید سازگار شود.
مثال:
We need to reaccommodate our plans to fit the new schedule.
معنی فارسی کلمه reaccommodate
:
دوباره جا به جا کردن، به معنی تنظیم مجدد یا تغییر مکان به طور خاص به منظور فراهم آوردن راحتی یا هماهنگی مجدد.