معنی فارسی reaffirmance
B1تأکید دوباره، تأیید یا تثبیت یک موقعیت یا حالت قبلی.
The act of affirming again or confirming something previously established.
- NOUN
example
معنی(example):
تأکید دوباره بر دوستیشان هر دوی آنها را خوشحال کرد.
مثال:
The reaffirmance of their friendship made them both happy.
معنی(example):
تأکید دوباره بر پیمان برای صلح مهم بود.
مثال:
The reaffirmance of the treaty was important for peace.
معنی فارسی کلمه reaffirmance
:
تأکید دوباره، تأیید یا تثبیت یک موقعیت یا حالت قبلی.
