معنی فارسی reaffirmer

B1

تأکیدکننده، فردی که یک موضوع یا توافق را دوباره تأیید می‌کند.

A person who reaffirms or confirms something that has been stated before.

example
معنی(example):

تأکیدکننده در وعده‌هایشان آنها را به هم نزدیک‌تر کرد.

مثال:

The reaffirmer of their vows brought them closer together.

معنی(example):

یک تأکیدکننده بر توافق کمک کرد تا اعتماد بازگردد.

مثال:

A reaffirmer of the agreement helped restore trust.

معنی فارسی کلمه reaffirmer

: معنی reaffirmer به فارسی

تأکیدکننده، فردی که یک موضوع یا توافق را دوباره تأیید می‌کند.