معنی فارسی reaffix

B1

دوباره چسباندن، دوباره قرار دادن یک شی به محل قبلی خود.

To attach something again to a surface or location.

example
معنی(example):

شما باید برچسب را دوباره به بسته بچسبانید.

مثال:

You need to reaffix the label to the package.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند آینه را دوباره به دیوار بچسبانند.

مثال:

They decided to reaffix the mirror to the wall.

معنی فارسی کلمه reaffix

: معنی reaffix به فارسی

دوباره چسباندن، دوباره قرار دادن یک شی به محل قبلی خود.