معنی فارسی reaffixes

B1

دوباره چسباندن، عمل گذاشتن یک شی دوباره در جای خود.

To attach something again or return it to its proper place.

example
معنی(example):

اگر تمبر بیفتد، او آن را دوباره به پاکت می‌چسباند.

مثال:

She reaffixes the stamp to the envelope if it falls off.

معنی(example):

تکنسین در حین تعمیر، سیم‌ها را دوباره متصل می‌کند.

مثال:

The technician reaffixes the wires during the repair.

معنی فارسی کلمه reaffixes

: معنی reaffixes به فارسی

دوباره چسباندن، عمل گذاشتن یک شی دوباره در جای خود.